(مطالعه موردی: 1917 و دیده بان، دانکرک و تنگۀ ابوقریب)
چکیده: در فیلم های «جنگیبخوانیم دفاعی» داشتن فرم و هویت ایرانی الزامی است و مضمون، چه در ظاهر و چه در لایه های پنهان فیلم، نباید به تضعیف روحیۀ مقاومت در ذهن مخاطب بینجامد؛ وظیفه ای که فیلم های «جنگی هالیوودیبخوانیم ضد دفاعی» از انجام آن به خوبی برآمده اند، نباید الگویی برای فیلم های جنگی (فیلم دفاعی یا فیلم مقاومت) سینمای ما قرار گیرد و اصولاً فیلم های جنگی ایرانی با «سینمای جنگ» در دنیا کاملاً متفاوت و بعضاً متضاد است. از این رو به عبارت «ضد جنگ بودن» نباید با «بار مثبت کلمه» توجه داشت؛ آنچه مسلم است هدف از تولید فیلم های ضد جنگ، لزوماً «ترویج صلح و دوستی» نیست و درونمایه ی اصلی این گونه فیلم ها؛ «زدن ریشۀ مقاومت در ذهن مخاطب»، «عبس و بی فایده دانستن مقابله با دشمن» در ذهن تماشاگر، بویژه نوجوانان و جوانانی است که قرار است سربازان جبهه مقاومت در آینده ای نزدیک باشند. چرا که هر اثر «ضد جنگی_بخوانیم ضد مقاومت»، شجاعت وطن پرستانه را در بطن جامعه مستحیل خواهد کرد. زیرا وقتی مفهوم حماسی «شجاعت» تحت تأثیر قضاوت های «روشنفکرمابانه» قرار گیرد، نسل بعدی در صورت وقوع هر نوع جنگی، پا پس خواهد کشید؛ چون در سینمای خود، ضد جنگ بودن را تجربه کرده است و از پیامدهای جنگ با دشمن متخاصم می هراسد!