«انسان ایرانی» و صورت اخیر و اتمّ آن، «انسان انقلاب اسلامی» همچنان در تفکر و آکادمی به رسمیت شناخته نمیشود. منورالفکران و روشنفکران این مرز و بوم همچنان تمایل دارند انسان ایرانی و مسئلهها و تجربههایش را زیر سایه انسان غربی درک کنند. جشنواره علوم انسانی عمار بیش از هر چیز فراخوانی است برای اندیشیدن به انسان. اندیشیدن به انسان متمایزی که ماهیت خود را برخاسته از ایران میبیند و وجود خود را مدیون انقلاب اسلامی مییابد.
ما بر این باوریم که تجربهها و مسئلههای این انسان و جامعهای که میسازد ارزش آن را دارد که بیش از وضع کنونی بدان پرداخته شود؛ بیشتر از آنچه اکنون نقل محافل فکری است و افزونتر از آنچه اکنون موضوع دانشکدههای علوم انسانی است. ایران بیش از یک فلات جغرافیایی یک امر فراگیر انسانی است. همچنان که انقلاب پیش از یک دگرگونی اجتماعی، یک دگرگونی فراگیر انسانی است. بر این باوریم که غفلت همهجانبه از این امر انسانیِ فراگیر جز با فراخوان و جشنواره و جنبشواره، جبران نمیشود. جشنواره علوم انسانی عمار میخواهد چنین فراخونی باشد. از سوی دیگر علوم اجتماعی و انسانی در ایران، طی هشت دهه عمر خود با وجود کوششهای اندیشورانش، همچنان نیازمند برقراری پیوند بیشتر با مسئلهها، تجربهها و و عینیتهای اجتماعی است. اتفاقی که نه فقط در وضع غالب علوم اجتماعی رخ نداده است؛ بلکه آن دسته از منتقدان علوم اجتماعی که در چارچوب علوم انسانی اسلامی و تعابیری مانند آن نیز فعالیت میکنند نیز نتوانستهاند از این بحران برکنار باشند.
اکنون سوژه علوم اجتماعی در ایران یا واجد ذهن اسیر است یا اسیر ذهن. یکی سرگرم نظریه است و دیگری دلمشغول نقد آن. مواجهه با تورم نظریه و فقدان مشاهده به مثابه ابرمسئله علوم اجتماعی ایرانی و اسلامی، اما یک مواجهه ساده نیست. فراخوان جشنواره علوم انسانی عمار امیدوار است با تمهیدِ جنبشی فراگیر، اگر بتواند بندهای اسارت پیشگفته را بگسلد و یا دستکم نسبت به آن خودآگاهی بیافریند. در شرایط کنونی در مواجهه با مسئله و تجربه انسان ایرانی، گویی خیال و هنر بر عقل و تفکر پیشی گرفته و جشنواره علوم انسانی عمار امیدوار است بتواند با ارائه هزاران ساعت، روایت و سکانس از آثار خلق شده در هنر و رسانه، بستری مشاهداتی برای تأملهای نظری بدیع در علوم اجتماعی ایرانی و اسلامی باشد. جشنواره علوم انسانی عمار میخواهد دعوتی باشد به یک واقعگرایی انقلابی. انقلاب اسلامی به انسان ایرانی امکان کنش اجتماعی و حضور تاریخی داده و جامعه ما مملو از انسانهایی است که در متن امر اجتماعی و زندگی خود، خالق امکانها و معانی بدیع اجتماعی هستند. نوعی ذهنزدگی یا عینیتگریزی مانع روایت این واقعیتها در آینه علوم انسانی است. جشنواره عمار علوم انسانی میخواهد روایتگر آنگونه از علوم انسانیای باشد که سوژه ایرانی را نادیده نمیگیرد و در نقل بنیادهای نظری و نقد کاستیهای عملی متوقف نمیماند.
جشنواره علوم انسانی عمار، امیدوار است علاوه بر دامنزدن به تکاپویی اجتماعی برای تولید فکر، دعوتی فراگیر برای توجه به تولید ذکر نیز باشد. دانش اگر بخواهد به وظایف خود از قبیل مسئولیت یادآوری روزهای حضور خداوند در جامعه و تاریخ (ذکرهم بایام الله)، مسئولیت اجتماعی حدیث نعمت(أمّا بنعمه ربّک فحدّث)، بیقراری بر شکم بارگی ستمگر و گرسنگی مظلومان و مستضعفان (أن لا یقارّوا على کظَّه ظالم، و لا سغب مظلوم)، عمل کند؛ نیازمند آن است که نهاد دانش در پیوند با نیروهای اجتماعی به مسئله اجتماعی بیاندیشد و جشنواره علوم انسانی عمار میخواهد چنین میدانی باشد.