چکیده:
هدف پژوهش حاضر تبیین فلسفهی فعالیتهای پرورشی با توجه به »تجربه زیسته« مربیان پرورشی دبیرستان در
بازه زمانی 1358 الی 1368(مطالعه موردی دبیرستان شهر همدان( می باشد. به این منظور با استفاده از روش
پدیدارشناسی توصیفی، با 15 نفر (نمونه در حد اشباع) از مربیان پرورشی دبیرستانهای همدان در بازه زمانی 1358الی 1368 مصاحبه عمیق انجام شد. پس از پایان هر مصاحبه متن آن پیادهسازی و تحلیل شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش پیشنهادی اسمیت که شامل چهار مرحله مواجهه اولیه: خواندن و بازخوانی یک مورد، تشخیص وبرچسب زدن به مقولهها، لیست کردن و خوشهبندی مقولهها و ایجاد یک جدول خلاصه سازی است، استفاده شد.
نتایج به دست آمده تحت مقولههای »چیستی«، »چرایی« و »چگونگی« فعالیتهای پرورشی تعریف شدند. سپس
فلسفه به دست آمده را براساس مبانی نظری سند تحول بنیادین آموزش و پرورش نقد کردیم تا بدین وسیله از
طریق بهبود فلسفه فعالیت های پرورشی به دست آمده از مربیان، راهکارهایی برای بهبود فعالیتهای پرورشی در
مدارس ارائه شود که اهم راهکارها عبارتند از: جهت دهی تمامی عناصر برنامه درسی در راستای تکوین و تعالی
هویت متربیان، توزیع بهینه فرصتهای تربیتی میان انواع سه گانه )مکمل، فوقبرنامه، اوقات فراغت( و انواع
اهداف در ساحتهای تربیتی، تلفیق برنامههای آموزشی و فوقبرنامه، و توجه به هویت مشترک انسانی و هویت
اختصاصی )جنسیتی، قومی، شغلی و مذهبی( متربیان، تأکید بر شایستگیهای اخلاقی مربیان در هنگام گزینش و تربیت نیروی انسانی و فراهم نمودن فرصتهای عمل آزادانه و خالقانه برای مربیان.